ققنوس آتش

 

بی سرزمین تر از باد 

آغشته ام ز فریاد 

ققنوس آتشم من  

خاکسترم من اکنون 

ای هم نوای بارون  

محتاج برف و بارون  

تشنه به حرف یاری 

خسته ز بی نوائی 

گشتم در این محافل  

دنبال آن قاصدک 

اما دریغ و افسوس 

این باد عصیان گر 

دانه به دانه اش کرد 

هر یک رفتند سوئی 

دادند خبر ز تنها 

گفتند آن یگانه 

اکنون جدا زیاران  

دارد آرزوئی 

آنهم یک وفادار  

اما دریغ و افسوس  

هیچیک 

گوش ندادند 

 این عمق درد زیاد بود 

هیچیک درک نکردند 

بغض غریبی از .................  

شاعر:مریم فارسی

نظرات 7 + ارسال نظر
سپیده پنج‌شنبه 8 بهمن 1388 ساعت 23:45 http://www.jahanamesargardan.blogfa.com

سلام مریم جووووووووووووووووووووووووووووون...

ممنون از حضور گرمت..............!!!!

سپیده پنج‌شنبه 8 بهمن 1388 ساعت 23:47 http://www.jahanamesargardan.blogfa.com

این شعر فکر کنم ادامه پایینی باشه به هر حال ......

اینم عالی بووووووووووووود.....میخوره ادامه داشته باشه ...!!!

خب بازم سر میزنم ..........فعلا بای.......!!!!!!!

سلاااااااااااااام

admin.avnoos جمعه 9 بهمن 1388 ساعت 19:43 http://www.avnoos.com

مدیر محترم سلام
از شما برای دیدن سایت آونوس دعوت می شود.

نقاب جمعه 9 بهمن 1388 ساعت 19:55 http://ps-neghab.blogsky.com/

سلام مریم گرامی...

واقعا شاعر این شعرها خود شما هستید یا کس دیگریست؟؟

چون نام شاعر را نوشته اید مریم و نام شما هم مریم است

از این جمله بسیار خرسند شدم::

این عمق درد زیاد بود

سلام
آخر این ماه وبلاگ برتر انتخاب می شه
برای این کار بر روی تبلیغ های وبلاگم کلیک کنید تا در قرعه کشی شرکت داده بشین

سلام
خوبین؟
ممنون که ادامشو نوشتید

عالی بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد